میخوام به سردی شبهام بخندم... میخوام به پوچی فردام بخندم... وقتی میبینمت با دیگرونی... تو اوج گریه هام میخوام بخندم... میخوام داد بزنم تنهای تنهام... میخوام وقتی میگم تنهام بخندم...
اکنون که فاصله ها با تمام قدرتشان من و تو را از هم جدا کردند
چگونه حرفها اداي حق کنند؟
چگونه قلبها باور کنند تنها نيستند؟
چگونه ثانيه ها هدفمند بودنشان را باور کنند؟
چگونه قلبم باور کند آن دورها کسي دوستش دارد ؟
يا براي او مي تپد؟
چگونه اميد دوباره بر روي وجود بي کسم خيمه بزند ؟
در حالي که لحظه هايم تمام از نا اميدي ميسرايد؟
چگونه باور کنم؟
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت